منابع تحقیق درباره دی اکسید کربن و استان ایلام

Widget not in any sidebars
اطلاعاتی که میتوان از طیف سنج جرمی به دست آورد شامل شناسایی ترکیبات خالص آلی، تعیین وزن مولکولی و فرمول تجربی ترکیب، حضور یا عدم حضور گروههای عاملی در ترکیبات آلی، پایداری انواع مختلف یونها، همچنین برای آنالیز ترکیب و پایداری در فاز محلول میتوان از MS استفاده کرد. به عنوان مثال برای تعیین ساختار ترکیبات شاخهای نانو مقیاس با ابعاد nm 5/1 میتوان از روش طیف سنج جرمی با تکنیک یونش الکترواسپری (ESI) استفاده کرد (Gaumet et al., 2002).
2-12- بررسی منابع در خصوص فیتوشیمی اسانس گیاهان جنس مرزه
به منظور بررسی تأثیر روش اسانسگیری بر میزان کارواکرول و در نتیجه کیفیت اسانس مرزه، اسانس دوگونه از این جنس به نامهای Satureja hortensis L. و Satureja rechingeri Jamzad. به روش استخراج با روش سیال فوق بحرانی (دی اکسید کربن) و روش تقطیر با آب مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. در همین راستا اندامهای هوایی گیاه در مرزه زراعی S.hortensis L. در زمان گلدهی کامل از ایستگاه تحقیقاتی البرز کرج و گیاه S.rechingeri Jamzad. از رویشگاه طبیعی خود در استان ایلام جمعآوری گردیدند و پس از خشک شدن در سایه و دمای محیط ابتدا به روش تقطیر با آب اسانسگیری شدند. سپس با روش سیال فوق بحرانی به دو صورت (با اصلاحگر و بدون استفاده از اصلاحگر) از هر دو گیاه اسانس تهیه شد. اسانسهای حاصل با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگرافی (GC) و گاز کروماتوگراف متصل شده به طیفسنج جرمی (GC/MS) مورد شناسایی کمی و کیفی قرار گرفتند. در اسانسS. hortensis L. حاصل از تقطیر، 17 ترکیب شناسایی شد که عمدهترین ترکیبها کارواکرول و گاما ترپینن بودند. در اسانسهای حاصل از استخراج با سیال فوق بحرانی 9 ترکیب شناسایی شد که میزان کارواکرول آنها نسبت به اسانس حاصل از تقطیر افزایش و گاما ترپینن کاهش یافته بود. در اسانس S. rechingeri L. حاصل از تقطیر 20 ترکیب شناسایی شد که کارواکرول تنها ترکیب عمده بود. در اسانسهای حاصل از استخراج با سیال فوق بحرانی از این گونه شش ترکیب شناسایی شد که درصد کارواکرول در آنها افزایش نشان داد (عباسی و همکاران، 1384).
مرزه سهندی (Satureja sahandica Bornm.) که جزء گیاهان معطر فلور ایران است با داشتن ترکیبات مؤثره در اسانس روغنی از اهمیت زیادی در پزشکی و صنایع عطرسازی دارد. این گیاه حاوی30 ماده مؤثره است که مهمترین آنها به ترتیب تیمول، گاماترپینن، پارا- سیمن است که البته در نوع کشت شده این گیاه نشانههایی از کارواکرول دیده شده است ( Akbarinia & Sefidkon, 2009 ).
در طی یک بررسی ترکیبات شیمیایی اسانس گونههایS .icarica ،S .pilosa ، S. coerulea، .boissieri S جمعآوری شده از مناطق مختلف ترکیه به روش GC و GC/MS مشخص شد که کارواکرول گونه S. icarica ،S. boissieri و S. pilosa به ترتیب 1/42 % ، 8/44 % و 2/59 % بود. البته عمدهترین ترکیب موجود در اسانس گونه S. coerula بتا کاریوفیلین و کاریوفیلین اکسید بود (Azaz et al., 2002).
در راستای فعالیتهای ضد میکروبی و ضد قارچی Satureja khuzistanica Jamzad. در تحقیقی مشخص شد که بیشترین اثر ضد میکروبی این گیاه روی Staphylocococus aureus و Candida albicans است (Amanlou et al., 2004).
(Sefidkon et al., 2004) ترکیبات اسانس از سه گونه مرزه کوهی بومی ایران را چنین گزارش کردند که ترکیب اصلی از Jamzad. Satureja khuzistanica عبارت از پارا– سیمن 6/39% و کارواکرول 6/29% وBunge. Satureja bachtiarica حاوی تیمول 5/44% و آلفا – ترپینن 9/23% و ترکیب تشکیلدهنده اصلی اسانس Satureja spicigera تیمول 1/35%، پارا – سیمن 1/22% و آلفا – ترپینن 7/13% بودند.
در یک مطالعه دیگر (Meshkatalsadat & Shabaninejad , 2011) ترکیبهای تشکیلدهنده اسانس Satureja bachtiarica Bunge. مورد بررسی قرار گرفت که کارواکرول 31/64%، سیس جاسمون 19/15%، پارا- سیمن 19/3%، بتا- بیزابولن 31/ 5%، ژرانیل استون 5% ترکیبهای عمده بودند.
مرزه بختیاری دارای اثرات ضد باکتری موثری بر دو گونه کمپیلوباکتر عامل فساد گوشت داشته است (Ghasemi Pirbalouti et al., 2010).
فعالیت ضد میکروبی اسانس هشت گیاه دارویی از جمله مرزه بختیاری (bachtiarica Satureja) برEscherichia coli O157:H7 ، Bacillus cereus، Listeria monocytogenes و Candida albicans مورد بررسی قرار گرفت که بیشترین فعالیت ضد میکروبی مربوط به اسانس حاصل از آویشن دنایی (Thymus daenesis) و مرزه بختیاری (Satureja bachtiarica) بودند (Ghasemi Pirbalouti et al., 2010).
فعالیت ضد باکتری عصاره ی اتانول و اسانس 10 گیاه دارویی مانند مرزه بختیاری (Satureja bachtiarica Bunge.) بر Staphylococcus aureus، Escherichia coli،Pseudomonas aeruginosa و Klebsiella pneumonia مورد بررسی قرار گرفت و فعالترین عصارهها، عصارهی مرزه بختیاری (.Satureja bachtiarica Bunge) و آویشن دنایی (Thymus daenesis Celak) گزارش شدند (Ghasemi Pirbalouti et al.,2010).
در بررسی تعیین تاثیر بازدارندگی اسانس حاصل از Thymus daenesis، Thymbra spicata، Satureja bachtiarica Bunge. بر L. monocytogenes روی کالباس مرغ نشان داد که کاربرد 1٪ اسانس از این گیاهان روی سطح کالباس جمعیت L. monocytogenesرا به میزان قابل ملاحظهای (05/ 0 P<) کاهش داد (Ghasemi Pirbalouti et al., 2010).
فعالیت ضد کاندیدایی 9 گیاه دارویی توسط (Ghasemi Pirbalouti et al., 2009) مورد بررسی قرار گرفت که عصاره و اسانس 5 گیاه شامل: Satureja bachtiarica ،Thymus daenensis، Thymbra spicata، Tanacetum polycephalum و Trachyspermum ammi فعالیت ضد کاندیدایی نشان دادند.
در تحقیقی گزارش گردید که ترکیبات تشکیل دهندهی اسانس Satureja bachtiarica در زمان قبل از گلدهی حاوی 20٪ کارواکرول، 19٪ تیمول و در زمان گلدهی کامل حدود 26٪ کارواکرول و 5٪تیمول است. همچنین بیان نمودند که اسانس Satureja khuzistanica در مرحله قبل از گلدهی و گلدهی کامل حاوی حدود 90٪ کارواکرول بود (سفید کن و همکاران، 1386).
در تحقیق دیگری (احمدی و همکاران،
1387) عمدهترین ترکیبهای شناسایی شده در اسانس Satureja bachtiaricaجمعآوری شده از رویشگاه در مرحله قبل از گلدهی شامل: پارا ـ سیمن (5/36٪)، کارواکرول (20٪)، تیمول (2/ 19٪) و در مرحله گلدهی کامل شامل: پاراـ سیمن (2/ 23٪)، کارواکرول (8/25 ٪)، تیمول (3/1٪)، منتون (5/18٪) میباشد و نیز عمدهترین ترکیبات در اسانس مرزه بختیاری جمعآوری شده در مرحله قبل ازگلدهی: پاراسیمن (6/28٪)، کارواکرول (6/48٪) و در مرحله گلدهی کامل: پاراسیمن (2/21٪)، کارواکرول (3/62٪) میباشد. بازده اسانس جمعآوری شده از رویشگاه در مراحل قبل از گلدهی و گلدهی کامل به ترتیب (1/2٪ و 1/1٪) و (8/1٪ و 1/1٪) گزارش شد. مقایسه میزان کارواکرول در مرزه بختیاری کشت شده و وحشی در مراحل قبل از گلدهی و گلدهی کامل به ترتیب 6/48٪ ـ 3/62٪ و 20٪ و 8/25٪ گزارش گردید.
در تجزیه اسانس و بررسی اثر ضد باکتریایی Satureja bachtiarica در استان اردبیل مهمترین ترکیبات شناسایی شده در اسانس کارواکرول (4/26٪ )، لینالول (19/14٪)، آلفاـ ترپینن (94/5٪)، میرسن (56/3٪) و گاماـ ترپینن (3/2٪) گزارش شدند (تیموری و همکاران، 1388).
در بررسی تأثیر 3 گونه مرزه S.bachtiarica ،S.edmondi ، S.mutica بر سالمونلا پاراتیفی مشخص گردید بازده اسانس S. bachtiarica، S.mutica، S.edmondi به ترتیب 15/2٪،31/2٪، 1٪ میباشد و S.bachtiarica دارای ترکیبات کارواکرول 5/66٪ و پاراسیمن 2 /15٪ است و نیز S.mutica دارای کارواکرول 9/30٪ و تیمول 5/26٪ وگاما ترپینن 9/14٪ و پاراسیمن 3/10٪ میباشد و هم چنین S .edmondi دارای پاراسیمن1 /61٪ و گاما ترپینن 6 /9٪ و تیمول 5٪ است و در مورد هر 3 گونه اثر بازدارندگی غلظت 5٪ (خصوصا در مورد پاراتیفی B) قویتر از غلظت 5/2٪ گزارش گردید (سفید کن وهمکاران، 1388).
ترکیبهای تشکیلدهنده اسانسSatureja intermedia ، مورد بررسی قرار گرفت و تعداد 34 ترکیب (8/99٪) شناسایی شد که در این میان تیمول (6/25٪)، پاراـ سیمن (44/21٪)، گاما ـ ترپینن (20٪)، کارواکرول (48/9٪)، آلفا ـ ترپینن (94/7٪) و میرسن (58/3٪) ترکیبهای عمده بودند. در اسانس این گیاه مونرترپنهای هیدروکربنی (27/58٪)، مونوترپنهای اکسیژندار (51/39٪)، سزکوییترپنهای هیدروکربنی (26/1٪) و سزکوییترپنهای اکسیژندار(62/0٪) یافت شدند. سایر ترکیبات نیز 13/0٪ بودند. ترکیبات زیر 1/0٪ هم به عنوان Trace در نظر گرفته شدند (شهنازی و همکاران، 1386).
در تحقیقی دیگر مشخص شد که بیشترین مقدار اسانس به دست آمده ازSatureja khuzistanica در مرحلهی قبل از گلدهی و کمترین میزان مربوط به مرحلهی پس از گلدهی است. کارواکرول به عنوان ترکیب اصلی سازندهی اسانس در همهی مراحل تکوینی بود و بیشترین مقدار آن مربوط به مرحلهی قبل از گلدهی و کمترین میزان آن در مرحلهی بعد از گلدهی بود. تفاوت معنیداری بین مادهی خشک و تر مورد استفاده در اسانسگیری از نظر میزان ترکیبات سازندهی اسانس مشاهده نشد و نیز مشخص گردید که اسانس این گیاه بر رشد باکتریهای گرم مثبت شامل: Eureus 6538p و S .epidermidis و گرم منفی شامل: S.typhimoriume و E.coli و P.aeroginosa و قارچ C.albicans اثر بازدارندگی دارد. این اثر بر باکتریهای گرم مثبت و قارچ کاندیدا آلبیکنز بیش از باکتریهای گرم منفی میباشد (مجد و همکاران ، 1387).
2-13- اهداف مورد مطالعه
مرزه بختیاری (Satureja bachtiarica Bunge.) و مرزه کلاری (Satureja kallarica Jamzad.) دو گونه انحصاری ایران میباشند که در تحقیق حاضر مورد مطالعه قرار گرفتند. در نهایت با توجه به ارزش این دو گونه از ابعاد مختلف دارویی، اکولوژیکی، حفظ تنوع زیستی و خطر انقراض به ویژه گونهی مرزه کلاری، تحقیق حاضر به منظور اهداف ذیل انجام گردید.
1- مطالعه خصوصیات فیتوشیمیایی گونه Bunge. Satureja bachtiarica.
2-12- بررسی منابع در خصوص فیتوشیمی اسانس گیاهان جنس مرزه
به منظور بررسی تأثیر روش اسانسگیری بر میزان کارواکرول و در نتیجه کیفیت اسانس مرزه، اسانس دوگونه از این جنس به نامهای Satureja hortensis L. و Satureja rechingeri Jamzad. به روش استخراج با روش سیال فوق بحرانی (دی اکسید کربن) و روش تقطیر با آب مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. در همین راستا اندامهای هوایی گیاه در مرزه زراعی S.hortensis L. در زمان گلدهی کامل از ایستگاه تحقیقاتی البرز کرج و گیاه S.rechingeri Jamzad. از رویشگاه طبیعی خود در استان ایلام جمعآوری گردیدند و پس از خشک شدن در سایه و دمای محیط ابتدا به روش تقطیر با آب اسانسگیری شدند. سپس با روش سیال فوق بحرانی به دو صورت (با اصلاحگر و بدون استفاده از اصلاحگر) از هر دو گیاه اسانس تهیه شد. اسانسهای حاصل با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگرافی (GC) و گاز کروماتوگراف متصل شده به طیفسنج جرمی (GC/MS) مورد شناسایی کمی و کیفی قرار گرفتند. در اسانسS. hortensis L. حاصل از تقطیر، 17 ترکیب شناسایی شد که عمدهترین ترکیبها کارواکرول و گاما ترپینن بودند. در اسانسهای حاصل از استخراج با سیال فوق بحرانی 9 ترکیب شناسایی شد که میزان کارواکرول آنها نسبت به اسانس حاصل از تقطیر افزایش و گاما ترپینن کاهش یافته بود. در اسانس S. rechingeri L. حاصل از تقطیر 20 ترکیب شناسایی شد که کارواکرول تنها ترکیب عمده بود. در اسانسهای حاصل از استخراج با سیال فوق بحرانی از این گونه شش ترکیب شناسایی شد که درصد کارواکرول در آنها افزایش نشان داد (عباسی و همکاران، 1384).
مرزه سهندی (Satureja sahandica Bornm.) که جزء گیاهان معطر فلور ایران است با داشتن ترکیبات مؤثره در اسانس روغنی از اهمیت زیادی در پزشکی و صنایع عطرسازی دارد. این گیاه حاوی30 ماده مؤثره است که مهمترین آنها به ترتیب تیمول، گاماترپینن، پارا- سیمن است که البته در نوع کشت شده این گیاه نشانههایی از کارواکرول دیده شده است ( Akbarinia & Sefidkon, 2009 ).
در طی یک بررسی ترکیبات شیمیایی اسانس گونههایS .icarica ،S .pilosa ، S. coerulea، .boissieri S جمعآوری شده از مناطق مختلف ترکیه به روش GC و GC/MS مشخص شد که کارواکرول گونه S. icarica ،S. boissieri و S. pilosa به ترتیب 1/42 % ، 8/44 % و 2/59 % بود. البته عمدهترین ترکیب موجود در اسانس گونه S. coerula بتا کاریوفیلین و کاریوفیلین اکسید بود (Azaz et al., 2002).
در راستای فعالیتهای ضد میکروبی و ضد قارچی Satureja khuzistanica Jamzad. در تحقیقی مشخص شد که بیشترین اثر ضد میکروبی این گیاه روی Staphylocococus aureus و Candida albicans است (Amanlou et al., 2004).
(Sefidkon et al., 2004) ترکیبات اسانس از سه گونه مرزه کوهی بومی ایران را چنین گزارش کردند که ترکیب اصلی از Jamzad. Satureja khuzistanica عبارت از پارا– سیمن 6/39% و کارواکرول 6/29% وBunge. Satureja bachtiarica حاوی تیمول 5/44% و آلفا – ترپینن 9/23% و ترکیب تشکیلدهنده اصلی اسانس Satureja spicigera تیمول 1/35%، پارا – سیمن 1/22% و آلفا – ترپینن 7/13% بودند.
در یک مطالعه دیگر (Meshkatalsadat & Shabaninejad , 2011) ترکیبهای تشکیلدهنده اسانس Satureja bachtiarica Bunge. مورد بررسی قرار گرفت که کارواکرول 31/64%، سیس جاسمون 19/15%، پارا- سیمن 19/3%، بتا- بیزابولن 31/ 5%، ژرانیل استون 5% ترکیبهای عمده بودند.
مرزه بختیاری دارای اثرات ضد باکتری موثری بر دو گونه کمپیلوباکتر عامل فساد گوشت داشته است (Ghasemi Pirbalouti et al., 2010).
فعالیت ضد میکروبی اسانس هشت گیاه دارویی از جمله مرزه بختیاری (bachtiarica Satureja) برEscherichia coli O157:H7 ، Bacillus cereus، Listeria monocytogenes و Candida albicans مورد بررسی قرار گرفت که بیشترین فعالیت ضد میکروبی مربوط به اسانس حاصل از آویشن دنایی (Thymus daenesis) و مرزه بختیاری (Satureja bachtiarica) بودند (Ghasemi Pirbalouti et al., 2010).
فعالیت ضد باکتری عصاره ی اتانول و اسانس 10 گیاه دارویی مانند مرزه بختیاری (Satureja bachtiarica Bunge.) بر Staphylococcus aureus، Escherichia coli،Pseudomonas aeruginosa و Klebsiella pneumonia مورد بررسی قرار گرفت و فعالترین عصارهها، عصارهی مرزه بختیاری (.Satureja bachtiarica Bunge) و آویشن دنایی (Thymus daenesis Celak) گزارش شدند (Ghasemi Pirbalouti et al.,2010).
در بررسی تعیین تاثیر بازدارندگی اسانس حاصل از Thymus daenesis، Thymbra spicata، Satureja bachtiarica Bunge. بر L. monocytogenes روی کالباس مرغ نشان داد که کاربرد 1٪ اسانس از این گیاهان روی سطح کالباس جمعیت L. monocytogenesرا به میزان قابل ملاحظهای (05/ 0 P<) کاهش داد (Ghasemi Pirbalouti et al., 2010).
فعالیت ضد کاندیدایی 9 گیاه دارویی توسط (Ghasemi Pirbalouti et al., 2009) مورد بررسی قرار گرفت که عصاره و اسانس 5 گیاه شامل: Satureja bachtiarica ،Thymus daenensis، Thymbra spicata، Tanacetum polycephalum و Trachyspermum ammi فعالیت ضد کاندیدایی نشان دادند.
در تحقیقی گزارش گردید که ترکیبات تشکیل دهندهی اسانس Satureja bachtiarica در زمان قبل از گلدهی حاوی 20٪ کارواکرول، 19٪ تیمول و در زمان گلدهی کامل حدود 26٪ کارواکرول و 5٪تیمول است. همچنین بیان نمودند که اسانس Satureja khuzistanica در مرحله قبل از گلدهی و گلدهی کامل حاوی حدود 90٪ کارواکرول بود (سفید کن و همکاران، 1386).
در تحقیق دیگری (احمدی و همکاران،
1387) عمدهترین ترکیبهای شناسایی شده در اسانس Satureja bachtiaricaجمعآوری شده از رویشگاه در مرحله قبل از گلدهی شامل: پارا ـ سیمن (5/36٪)، کارواکرول (20٪)، تیمول (2/ 19٪) و در مرحله گلدهی کامل شامل: پاراـ سیمن (2/ 23٪)، کارواکرول (8/25 ٪)، تیمول (3/1٪)، منتون (5/18٪) میباشد و نیز عمدهترین ترکیبات در اسانس مرزه بختیاری جمعآوری شده در مرحله قبل ازگلدهی: پاراسیمن (6/28٪)، کارواکرول (6/48٪) و در مرحله گلدهی کامل: پاراسیمن (2/21٪)، کارواکرول (3/62٪) میباشد. بازده اسانس جمعآوری شده از رویشگاه در مراحل قبل از گلدهی و گلدهی کامل به ترتیب (1/2٪ و 1/1٪) و (8/1٪ و 1/1٪) گزارش شد. مقایسه میزان کارواکرول در مرزه بختیاری کشت شده و وحشی در مراحل قبل از گلدهی و گلدهی کامل به ترتیب 6/48٪ ـ 3/62٪ و 20٪ و 8/25٪ گزارش گردید.
در تجزیه اسانس و بررسی اثر ضد باکتریایی Satureja bachtiarica در استان اردبیل مهمترین ترکیبات شناسایی شده در اسانس کارواکرول (4/26٪ )، لینالول (19/14٪)، آلفاـ ترپینن (94/5٪)، میرسن (56/3٪) و گاماـ ترپینن (3/2٪) گزارش شدند (تیموری و همکاران، 1388).
در بررسی تأثیر 3 گونه مرزه S.bachtiarica ،S.edmondi ، S.mutica بر سالمونلا پاراتیفی مشخص گردید بازده اسانس S. bachtiarica، S.mutica، S.edmondi به ترتیب 15/2٪،31/2٪، 1٪ میباشد و S.bachtiarica دارای ترکیبات کارواکرول 5/66٪ و پاراسیمن 2 /15٪ است و نیز S.mutica دارای کارواکرول 9/30٪ و تیمول 5/26٪ وگاما ترپینن 9/14٪ و پاراسیمن 3/10٪ میباشد و هم چنین S .edmondi دارای پاراسیمن1 /61٪ و گاما ترپینن 6 /9٪ و تیمول 5٪ است و در مورد هر 3 گونه اثر بازدارندگی غلظت 5٪ (خصوصا در مورد پاراتیفی B) قویتر از غلظت 5/2٪ گزارش گردید (سفید کن وهمکاران، 1388).
ترکیبهای تشکیلدهنده اسانسSatureja intermedia ، مورد بررسی قرار گرفت و تعداد 34 ترکیب (8/99٪) شناسایی شد که در این میان تیمول (6/25٪)، پاراـ سیمن (44/21٪)، گاما ـ ترپینن (20٪)، کارواکرول (48/9٪)، آلفا ـ ترپینن (94/7٪) و میرسن (58/3٪) ترکیبهای عمده بودند. در اسانس این گیاه مونرترپنهای هیدروکربنی (27/58٪)، مونوترپنهای اکسیژندار (51/39٪)، سزکوییترپنهای هیدروکربنی (26/1٪) و سزکوییترپنهای اکسیژندار(62/0٪) یافت شدند. سایر ترکیبات نیز 13/0٪ بودند. ترکیبات زیر 1/0٪ هم به عنوان Trace در نظر گرفته شدند (شهنازی و همکاران، 1386).
در تحقیقی دیگر مشخص شد که بیشترین مقدار اسانس به دست آمده ازSatureja khuzistanica در مرحلهی قبل از گلدهی و کمترین میزان مربوط به مرحلهی پس از گلدهی است. کارواکرول به عنوان ترکیب اصلی سازندهی اسانس در همهی مراحل تکوینی بود و بیشترین مقدار آن مربوط به مرحلهی قبل از گلدهی و کمترین میزان آن در مرحلهی بعد از گلدهی بود. تفاوت معنیداری بین مادهی خشک و تر مورد استفاده در اسانسگیری از نظر میزان ترکیبات سازندهی اسانس مشاهده نشد و نیز مشخص گردید که اسانس این گیاه بر رشد باکتریهای گرم مثبت شامل: Eureus 6538p و S .epidermidis و گرم منفی شامل: S.typhimoriume و E.coli و P.aeroginosa و قارچ C.albicans اثر بازدارندگی دارد. این اثر بر باکتریهای گرم مثبت و قارچ کاندیدا آلبیکنز بیش از باکتریهای گرم منفی میباشد (مجد و همکاران ، 1387).
2-13- اهداف مورد مطالعه
مرزه بختیاری (Satureja bachtiarica Bunge.) و مرزه کلاری (Satureja kallarica Jamzad.) دو گونه انحصاری ایران میباشند که در تحقیق حاضر مورد مطالعه قرار گرفتند. در نهایت با توجه به ارزش این دو گونه از ابعاد مختلف دارویی، اکولوژیکی، حفظ تنوع زیستی و خطر انقراض به ویژه گونهی مرزه کلاری، تحقیق حاضر به منظور اهداف ذیل انجام گردید.
1- مطالعه خصوصیات فیتوشیمیایی گونه Bunge. Satureja bachtiarica.