مقاله با موضوع شرایط آب و هوایی و محصولات کشاورزی

در دسترس بودن نیتروژن از طریق مصرف کود یا تلقیح، به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر رشد گیاه تأثیر دارد. نیتروژن با شرکت در ترکیبات پروتئینی و آمینی (مانند 1و 3-دی آمین پروپان) علاوه بر نقش حفاظتی بر برخی آنزیمها و پایداری pH سلول در جابجایی عناصر دیگر از راه آوند چوبی نقش دارد. در نتیجه، این واکنشها منجر به افزایش تعداد غلاف در بوته و وزن صد دانه میگردد (مارشنر ، 1995). در تأیید این موضوع، طی آزمایشی در یک ایستگاه تحقیقاتی در سودان، با تلقیح ریزوبیومی بذر نخود و همچنین مصرف 50 کیلوگرم در هکتار نیتروژن مشاهده شد که اجزای عملکرد در اثر تلقیح مزوریزوبیوم نسبت به شاهد افزایش یافتند (احمد، 1996). تغییر پذیری تعداد غلاف در بوته و وزن صد دانه در تیمارهای مذکور در نهایت منجر به تفاوت در عملکرد دانه در تیمارهای آزمایشی شد. همچنین اثرات نیتروژن بر رشد رویشی باعث افزایش عملکرد بیولوژیک شد. دو عنصر نیتروژن و روی، علاوه بر شرکت در فعالیتهای حیاتی و رشد گیاه بر فعالیت مزوریزوبیومها نیز تأثیر مثبت دارند (مارشنر ، 1995). ورود نیتروژن در ساختار پلی ساکاریدها و پروتئینهای سازنده دیواره سلولی، موجب استحکام سازمان سلول و افزایش ابعاد آن و در نتیجه گسترش سطح بافتهای گیاهی میشود. بر اثر این تغییر، سطح برگ به تبع از سایر بافتها افزایش مییابد و زمینه را برای دریافت انرژی تشعشعی بیشتر فراهم میکند (سیسی و شیبلز ، 1980).
توکر و کاکیران (1998)، اعلام نمودند تعداد دانه در غلاف و تعداد غلاف در بوته به ترتیب دارای همبستگی مثبت و بسیار معنیداری با عملکرد دانه هستند، از آنجا که عملکرد گیاه تحت تاثیر تعداد دانه و تعداد غلاف قرار میگیرد بنابراین هر تغییری در این عوامل سبب بروز تغییرات در عملکرد گیاه می شود. لیپورت و همکاران (2005)، طی تحقیقات انجام شده بیان نمودند که عملکرد دانه در واحد سطح تابعی از تعداد غلاف میباشد و با تأخیر در کاشت کلیه صفات مورفولوژیکی گیاه از جمله ارتفاع گیاه، تعداد غلاف، فاصله غلاف از سطح خاک و تعداد شاخه فرعی کاهش مییابد. زارع مهذبیه و همکاران (1389)، اعلام داشتند که بیشترین عملکرد بیولوژیک در تیمار آخر نیتروژن (250 کیلوگرم در هکتار) به دست آمد و دلیل آن را افزایش تولید پنجه و رشد رویشی زیاد میدانند، اما از طرف دیگر چون تمامی پنجههای تولیدی امکان تولید سنبله را ندارند و حتی در صورت تولید، سنبلهها دارای تعداد دانه کم و یا وزن هزاردانه کم نیز میباشند، عملکرد دانه گندم کاهش مییابد.
در رابطه با تاثیر نیتروژن بر اجزای عملکرد بیلدو و همکاران (2000)، نیز طی آزمایشی نشان دادند که افزایش کود نیتروژن باعث اختلاف معنیداری در تعداد سنبله گندم در متر مربع میشود ولی با افزایش بیشتر کود نیتروژن بر تعداد سنبله افزوده نشد. آنچه مشخص است این است که کود نیتروژن تا یک حدی و در یک مقدار مشخص تأثیر مثبتی بر تعداد پنجهها و تعداد سنبله خواهد گذاشت. ناصری و همکاران (1389)، اظهار داشتند که اثر مصرف کود نیتروژن بر وزن هزاردانه گندم معنیدار گردید. با افزایش میزان مصرف از 80 به 120 کیلوگرم در هکتار، وزن هزاردانه نیز افزایش حاصل کرد. از آنجایی که مصرف کود نیتروژن موجب افزایش تعداد سنبله گردید، منطقی است که با افزایش تعداد دانه آسیمیلاتهای موجود از جمله نیتروژن، بیشتر بین دانهها توزیع گردد و لذا وزن هزاردانه نیز افزایش یابد. اما با افزایش یافتن میزان کود نیتروژن از وزن هزار دانه کاسته شد.
Widget not in any sidebars
2-5- استفاده توأم از کودهای زیستی و شیمیایی
پژوهشگران دلیل افزایش عملکرد در روشهای تغذیه تلفیقی را ناشی از مطابقت بیشتر بین نیتروژن قابل استفاده خاک با نیازهای گیاه میدانند. افزایش فعالیت میکروبی و آزاد سازی عناصر غذایی موجود در کلوئیدهای خاک، اصلاح خواص فیزیکی خاک و در نتیجه تهویه بهتر آن میتواند از دلایل افزایش عملکرد در روشهای تغذیه تلفیقی و ارگانیک باشد (مولکی و همکاران ، 2004). مونیر و همکاران (2007)، با بررسی تیمارهای مختلف تغذیهای از کودهای آلی، شیمیایی و تلفیقی دریافتند که بیشترین عملکرد دانه در تیمار تلفیقی حاصل شد و صفات کیفی آفتابگردان مانند درصد روغن و پروتیین در تیمارهای تلفیقی از کود آلی و کود شیمیایی به طور معنیداری بالاتر از کاربرد آنها به تنهایی بوده است. همچنین ترکیب اسیدهای چرب اسید اولیئک در تیمار شاهد و تیمار کود آلی بیشترین مقدار را داشت و بیشترین میزان اسید لینولیئک در تیمارهای تلفیقی حاصل شد.
در نهایت میتوان اظهار داشت که استفاده توأم از کودهای شیمیایی و زیستی ضمن اینکه باعث بهبود کیفیت و افزایش عملکرد دانه میگردد، باعث کاهش استفاده از کودهای شیمیایی شده و از نظر زیست محیطی نیز بسیار مفید خواهد بود. علاوه بر این کاربرد کود زیستی باعث افزایش مواد آلی خاک و در نتیجه، اصلاح ساختمان خاک، افزایش ظرفیت تبادل کاتیونی خاک، افزایش فعالیت میکروارگانیسمها، تبادلات گازی و ظرفیت نگهداری آب خواهد شد (هاتی و همکاران ، 2006 ).
2-6- نتیجهگیری
برای اطمینان از افزایش تولیدات پایدار کشاورزی و حفاظت از محیط زیست باید مدیریت مؤثر عناصر غذایی گیاه انجام گیرد. کود شیمیایی، آلی یا میکروبی هر کدام در طول دوره تأمین عناصر غذایی، کیفیت خاک و رشد گیاه دارای مزایا و معایبی هستند. آگاهی از پیامدهای کاربرد مفرط کودهای شیمیایی در
تولید محصولات کشاورزی و شناخت هر چه بیشتر کودهای بیولوژیک به عنوان نهادههای سالم و قابل تجدید در سامانههای تولید، در کنار آگاهی رسانی و ترویج مناسب میتواند ضمن افزایش بهرهوری سامانههای تولید کشاورزی، ما را در دستیابی به اهداف کشاورزی پایدار یاری کند. در این بررسی به منظور استفاده از کودهای زیستی و شیمیایی در جهت نیل به کشاورزی پایدار، حفظ محیط زیست و تغذیهی بهینهی نخود با هدف افزایش عملکرد محصول انجام گرفت.
فصل سوم
مواد و روشها
مواد و روشها
3-1 شرایط اقلیمی و مشخصات محل آزمایش
این پژوهش در پاییز سال زراعی 93-1392 در مزرعهای در شهرستان خرم آباد اجرا گردید. عرض جغرافیایی محل اجرا 32 درجه و 37 دقیقه شمالی و طول جغرافیایی آن 46 درجه و 51 دقیقه شرقی بود، که با ارتفاع حدود 1300 متر از سطح دریا واقع شده است.
3-2- مشخصات و شرایط آب و هوایی محل آزمایش
شهرستان خرم آباد از نظر اقلیمی جزء مناطق آب و هوایی مدیترانهای معتدل و نیمه مرطوب است، و دارای میزان بارندگی بسیار، خصوصاً در بهار میباشد. مطابق گزارش اداره هواشناسی شهرستان خرم آباد میانگین بارندگی این شهرستان در طول دوره آماری ده ساله اخیر برابر 6/525 میلیمتر میباشد. آمار هواشناسی سال انجام آزمایش در جدول 3-1 نشان داده شده است (آمارنامه جهاد کشاورزی خرم آباد، 93-1392).
جدول 3-1- آمار هواشناسی منطقه مورد آزمایش ( 1393 ـ 1392)
دی بهمن اسفند فروردین اردیبهشت خرداد تیر مرداد شهریور مهر آبان آذر
گرمترین ۱۰ ۱۳ ۱۷ ۲۲ ۲۹ ۳۶ ۴۰ ۳۹ ۳۵ ۲۸ ۲۰ ۱۳
میانگین گرمترینها ۹ ۱۱ ۱۷ ۲۰ ۳۰ ۳۵ ۴۰ ۳۸ ۳۵ ۳۰ ۲۱ ۱۳
میانگین سردترینها ۱ – ۰ ۴ ۷ ۱۲ ۱۳ ۲۲ ۲۰ ۱۵ ۱۰ ۶ ۲
سردترین ۱- ۱ ۵ ۸ ۱۲ ۱۵ ۲۰ ۱۹ ۱۴ ۱۰ ۶ ۱
بارش (میلیمتر) ۸۶ ۷۳ ۸۳ ۷۲ ۳۷ ۰ ۰ ۰ ۱ ۲۴ ۵۴ ۸۴