عوامل مؤثر بر بیماریهای روان تنی

عوامل مؤثر بر بیماریهای روان تنی
2-6-3-1- اضطراب
اضطراب به عنوان یک اختلال روان تنی میتواند علایم روان تنی را افزایش دهد.رابطه بین جسم وذهن و هر گونه انحراف از رفتار سازگار ومتعادل بسهولت میتواند به شکل گیری علایم روانی یا جسمیکمک کند. واکنش اضطراب مستلزم فعالیت دستگاه عصبی خود مختار، بویژه بخش سمپاتیک است،که بر فعالیت دستگاه معدی- روده ای، افزایش ترشح آدرنالین،تسریع ضربان قلب وغیره تأثیر میگذارد. «اضطراب عموماً بر احساس مبهمیاز تهدید قریب الوقوع دلالت داردو واکنش به یک تهدید خاص نبوده ویک حالت عمومی با دوام روانی است».منشأ اضطراب احساس همه جانبه ضعف وناتوانی در کنار آمدن با خطر است و از خارج به درون فرد راه نمییابد؛منشأ آن درونی وناخودآگاه است(ولمن،1984).
متداولترین نشانه روانی اضطراب برا نگیختگی دستگاه عصبی محیطی است.علایم اضطراب عبارتند از: تعریق،سرعت طپش قلب وتنش در عضلات اسکلتی.بعضی اوقات حالات اضطرابی به لرز، از دست دادن کنترل مثانه وروده، از دست دادن اشتها وافزایش فشار خون منجر میشود(نجاریان،دهقان، دباغ،1375).
2-6-3- 2-عوامل تعیین کنندۀ اجتماعی –فرهنگی
تحقیقات روان تنی بایستی تاثیر محیط اجتماعی را مد نظر داشته باشند. (لیپوفسکی، 1985؛ سایم[1]،1984). مشاغل سنگین، موقعیتهای در دناک، از دست دادن شغل، زندگی در محیط بیش از حدشلوغ، مواجهه با تغییرات زندگی خانوادگی وپیوندهای زناشویی، تعصبات ومورد تعقیب وآزار قرار گرفتن ممکن است باعث واکنشهای هیجانی شدیدی شودکه به شدت بر تحریک دستگاه شبکه ای وترشح غدد تأثیر گذارد. افزایش جمعیت، مهاجرت، فقر اختلافات خانوادگی ونقصان در کیفیت تعاملات اجتماعی میتواند باعث فراخوانی آن دسته از پاسخهای ایمنی شناختی-فیزیولوژیکی شود که مقاومت فرد رانسبت به بیماری کاهش میدهد. تحریک بیش ازحدممکن است باعث «برانگیختگی افراطی دستگاه خودمختار وقشر مغز شود که به عملکرد شناختی یا حرکتی منجر شود.این برانگیختگی مستمر ویکنواخت ممکن است به تغییرات فیزیولوژیکی وهمچنین رفتاری منجر شده و«آمادگی عمومیفرد را برای ابتلا به بیماری روان تنی» افزایش دهد»(لیپوفسکی،1985).
2-6-3-3- عوامل اجتماعی –اقتصادی
دلیل قاطعی مبنی براین که طبقۀ پایین اقتصادی – اجتماعی بتواند باعث علائم روان تنی شود در دست نیست، هرچند این مسئله با اختلالات هیجانی همبستگی دارد.بعضی از پژوهشگران وضعیت اقتصادی – اجتماعی را علت وبعضی دیگر معلول اختلالات هیجانی میدانند.هرچند،هنگامیکه اختلافات خانوادگی نیز به مشکلات اقتصادی – اجتماعی بپیوندد، احتمال بروز علائم روان تنی افزایش مییابد. اختلاف والدین و رابطۀ نامناسب والد-فرزند عواملی هستندکه در بروز علائم روان تنی در طفلی که آگاهانه یا نا آگاهانه از بیماری به عنوان یک مکانیسم دفاعی استفاده می کند،نقش دارد(نجاریان،دهقان،دباغ،1375).
2-6-3-4- سنخهای شخصیتی
برخی از پژوهشگران چنین فرض کرده اند که خصیصههای شخصیتی از طریق پاسخهای عصب شناختی و غددی نقش مهمیدر علت شناسی بیماریها ی جسمیدارند. به عقیده هورنای[2] (1950)بیماریهای روان تنی تسکین دهندۀ تنشهای ناشی از سایقهای متعارض درونی وتنفر از خویش وخود تخریبی است.افراد روان نژند که به خاطر احساس کاذب غرور برانگیخته شده اند، برای رسیدن به کمال دست نیافتنی تلاش میکنند.اجتناب ناپذیر بودن شکست به تنفر از خویش منجر میشود.تنفر ازخویش وغرور روان نژندی دو مرحله ازیک فرایند همسان برای کسب کمال وتنبیه خویش به خاطر شکست است.علائم روان تنی نا هوشیار هستند ؛یعنی تنبیه عمدی خویش به علت ناتوانی ازرسیدن به چیزهای دست نیافتنی (نجاریان، دهقان، دباغ،1375).
دومتخصص قلب به نامهای فریدمن وروزنمن [3](1959)مشاهده کردند مردان وزنانی که تکلم سریع، رقابت جویی،بی حوصلگی، سخت کوشی، پرخاشگری، خشم وخشونت دارند، بیشتر از افراد فاقد این خصیصههای روان شناختی، مستعد ابتلا به بیماری «شریان قلبی» هستند(روزنمن وچسنی[4]،1982).
2-6-3-5- آمادگی وراثتی
بی شکف تفاوتهای فردی قابل ملاحظه ای در پاسخ فیزیولوژیک به فشار روانی وجود دارد. ممکن است این تفاوت ها به آمادگی وراثتی وتوانایی فرد در کنار یافایق آمدن بر موقعیتهای زیانبار که علت یا بیانگر رقابت جویی هستند، مربوط باشد(کرانتز وگلاس[5]، 1984).
تحقیقات زیادی که بر اهمیت عوامل وراثتی وایمنی شناختی از یک سو وتجارب اولیۀ شرطی سازی از سوی دیگر تأکید دارند، در توجیه آمادگی ابتلا به بیماری انجام پذیرفته اند.واکنش به فشار میتواندبه شکل فروپاشی میتواند به شکل فروپاشی جسمینیز باشد، لذا علاوه بر الگوهای غیر انطباقی فیزیولوژیک، بر انطباق روان شناختی تأثیر میگذارد (فاربر[6]،1982).
[1] Syme
[2] Horney
[3] Friedman & Rosenman
[4] Rosenman & Chesnev
[5] Krantz & Glass.
[6] Farber