راهبردهای مقابلهای تحصیلی و تابآوری

راهبردهای مقابلهای تحصیلی و تابآوری
مرور ادبیات پیشین در حوزهی مقابله و تنظیم هیجان، گویای آن است که دانشآموزانی که ظرفیت و توان تنظیم هیجان مناسب را ندارند، در معرض خطرات متعدد قرار میگیرند که از آن جمله عدم توانایی دنبال کردن اهداف آموزشی و تقاضاهای محیطی میباشد. این دانشآموزان موفقیت تحصیلی کمی داشته و دچار اختلالات یادگیری میباشند (پرز[1]، 2004).
پیشینهی پژوهشی مربوط به تابآوری نشانگر آن است که مهارتهای مقابلهای و مولفههای آن یکی از عوامل مهم تشکیل دهنده تابآوری است. در پژوهشهای متعددی مشخص شده است که مهارتهای مقابلهای نقش موثری در افزایش تابآوری دارد (جعفری و همکاران، 1388). از سوی دیگر، تابآوری، مقابلهی مطلوب و مؤثر را در فرد افزایش داده، جهتگیری فرد را به زندگی مثبت کرده و در نتیجه، رضایت از زندگی را افزایش میدهد (ابوالقاسمی، 1390).
نتایج پژوهش دربارهی “اثر بخشی آموزش مهارتهای مقابلهای در پیشگیری از عود و افزایش تابآوری در افراد وابسته به مواد” که توسط جعفری و همکاران (1388)، انجام شد، حاکی از آن است که آموزش مهارتهای مقابلهای در پیشگیری از عود و نیز افزایش تابآوری در افراد وابسته به مصرف مواد موثر بوده است. رویکردهای درمانی مبتنی بر مدل پیشگیری از عود مارلات[2]، بر مهارتهای مقابلهای و عوامل درون فردی و بین فردی از قبیل کنترل محرک، مقابله با حالتهای هیجانی منفی، مقابله با ناکامی و خشم، مقابله با تعارضات بین فردی، شناسایی موقعیتهای پرخطر و نحوهی مقابله با آنها در دو سطح مهارتهای مقابلهای عمومی و اختصاصی تاکید دارد.
همچنین یافتههای تحقیق کمپبل سیلز و همکاران (2006)، که بر روی 132 دانشجوی در حال تحصیل به منظور بررسی رابطهی میان تابآوری با شخصیت، مقابله و علائم روانی جوانان، انجام شد، نشان داد که مهارتهای مقابلهای به طور معناداری در پیشبینی تابآوری در نمونهی مورد پژوهش موثر بوده است. به ویژه استفاده از راهبردهای مقابلهای مسأله محور، رابطه مثبت و معناداری با تابآوری داشته است.
مومنی و شهبازیراد (1391)، در گزارش نتایج پژوهش خود عنوان کردهاند که تابآوری و راهبردهای مقابلهای هیجانمدار و معنویت، متغیرهای پیشبین کیفیت زندگی هستند اما سبک مقابلهی مسئلهمدار قادر به پیشبینی واریانس کیفیت زندگی نیست. ابوالقاسمی (1390)، در یافتههای پژوهش خود در رابطه تابآوری و مقابله بیان میکند که ارزیابیهای دانشآموزان از استرسها و به کارگیری روشهای مقابلهای موثر به مثابهی سپر، مقاومت فرد را در برابر مشکلات زندگی و تحصیل افزایش میدهد و از فرد حفاظت میکند و از سوی دیگر، تعدیل استرسها به منزلهی سازش و انطباق پذیری مثبت، فرد را به سمت موفقیت و احساس رضایت از زندگی سوق میدهد. ضعف مقاومت فرد در برابر استرسهای زندگی و تحصیلی، آسیبپذیری روانی را افزایش داده و موجب میشود فرد در زمینهی تحصیل کامیاب نشود و در نتیجه نارضایتی از زندگی را احساس کند.
در پژوهشی با عنوان “مقایسهی ویژگیهای شخصیتی افراد مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر (IBS) و افراد غیر مبتلا” که توسط بشارت، زرپور، بهرامی احسان، رستمی و میردامادی (1389)، انجام شد عنوان شده است که مهارگری (توانایی فرد در مهار و مدیریت شرایط)، یکی از مؤلفههای تابآوری است که به فرد تابآور کمک میکند تا شرایط استرسزا را مدیریت کند و در مقابله با مصائب زندگی علاوه بر مقاومت، به سطحی جدید از تعادل و رشد مثبت دست یابد. ضعف فرد در مهارگری به عنوان یکی از مولفههای تابآوری، به نوبهی خود قدرت مهار و مدیریت شرایط استرسزا را تحلیل میبرد و با به کار بستن راهبردهای مقابلهای ناکارآمد احتمال آسیبپذیری روانشناختی را افزایش میدهد.
نتایج پژوهش خباز، بهجتی و ناصری (1390)، که بر روی 410 نوجوان انجام شد نشان داد که سبک مقابلهی مسئله محور با تابآوری نوجوانان رابطهی مثبت دارد که این مطلب با یافتههای تعدادی از پژوهشها همسو بود. همچنین نتایج پژوهش خباز و همکاران نشان داد که سبک مقابلهی هیجان مدار با تابآوری نوجوانان رابطهی مثبت دارد اما این سبک مقابله، تابآوری را در نوجوانان پیشبینی نمیکند.
در پژوهشی که نصیر (1389)، با هدف بررسی رابطهی راهبردهای مقابله با استرس و تابآوری با خوشبینی که بر روی 300 دانش آموز دختر مقطع متوسطه، انجام داد، عنوان کرد که بین راهبرد مقابلهای مسئلهمدار با خوشبینی و همچنین بین تابآوری با خوشبینی دانشآموزان رابطهی مثبت و معنادار و بین راهبرد مقابلهای هیجانمدار و راهبرد مقابلهای غیر مؤثر با خوش بینی دانشآموزان رابطهی منفی و معناداری وجود دارد. همچنین نتیجهی تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای پیشبین راهبردهای مقابله با استرس (مسئله مدار، هیجان مدار، غیر مؤثر) و تابآوری، 7 درصد واریانس متغیر ملاک (خوش بینی) را تبیین میکنند.
[1]. Pers
[2] .Marlatt