دانلود مقاله اقلام تعهدی غیرمنتظره و میزان سرمایه در گردش

Widget not in any sidebars
از آن جایی که مدیریت سود به طور مستقیم قابل اندازهگیری نیست. چندین روش را برای تقریب بالقوه آن ارائه میدهد. این روشها شامل روش اقلام تعهدی اختیاری، روش اقلام تعهدی خاص، روش کل اقلام تعهدی، روش تغییرات حسابداری و روش تعهدی.
2-6-1 مدلهای اقلام تعهدی:
به دلیل نقش مؤثر و محوری مدلهای تعهدی در آزمون مدیریت سود تلاشهای تحقیقی زیادی جهت مقایسه و هدایت مدلهای جدید، به کار گرفته شده است. در طول یک دوره مدل جونز و متغیرهایش به طور جامعی در مقالات ادبی مورد استفاده قرار گرفت. محققان تجربی در دوره توانایی این مدل در تأمین برآوردهای صحیح از اقلام تعهدی اختیاری تحقیق و بررسی مینمودند در ادامه مدل مشابه دیگری در این حوزهها ارائه گردید. واینست و لایزر(2001)- به مانند نظر هیلی (1996) مشکل اصلی ماهیت مدلها را
عدم توانایی آنها در شناخت و انجام و کسب و کار میدانند. مدل تمدیلشده از نظر کوتاری، لئون و ویسلی (2005) منجر به پیشرفت موضوعی به سوی هدایت مسئله مورد نظر هیلی میگردد. جیانمینگ در تحقیقات دیگری که برخی از مشخصات اصلی شرکتها، ارزیابی صورتهای مالی و اقلام تعهدی استوار میباشد پرداخته است.
تحقیقاتی که نشان انجام دادند حول موارد ذیل متمرکز میباشد:
1- تشخیص از سرمایه در گردش ابتدای دوره غیرعادی؛
2- نسبت سرمایه در گردش؛
3- عمر مفید داراییهای بلندمدت شرکت.
این عوامل به تنهایی برای شرکتهایی که دارای صنعت مشابهی هستند یکسان نمیباشد. بلکه آنها اغلب در یک شرکت متنوع و مختلف میباشد. شناخت و آگاهی از تأثیرات این عوامل بر اقلام تعهدی به ما اجازه میدهد تا اقلام تعهدی مورد انتظار و غیرمنتظره را بهتر ارزیابی نماییم و به ترتیب ما را قادر میسازد تا فعالیتهای غیرمنتظره را که در یک شرکت در حال انجام است، تشخیص دهیم این عوامل را میتوان از نظر آماری و با مدل اقلام تعهدی، در مدلهای دچو، کوتاری پیگیری نمود.
ارزیابی اول شامل سرمایه در گردش غیرنقدی و غیرعادی میباشد. این امر واضح است که اقلام تعهدی، قابل برگشت میباشند. به هر حال از نظر تجربی، اقلام تعهدی معوق در مدل مؤثر باعث بهبود این مدل نمیگردد. تحققات جیانمینگ نشان میدهد که برگشت اقلام تعهدی و فوق منطبقبر مانده سرمایه در گردش غیرنقدی و غیرعادی ابتدای دوره، باشد. براساس این بحث و بررسی، این گونه فرض نموده است که اقلام تعهدی، به طور معکوسی با انحراف سرمایه در گردش غیرنقدی از سطح عادی و تاریخی آنها، مرتبط میباشد.
ارزیابی دوم، نسبت سرمایه در گردش غیرنقدی میباشد که به صورت نسبت سرمایه در گردش غیرنقدی با فروش، سرمایه و دارایی، ارزیابی میگردد. انواع مختلفی از داد و ستد و تجارت وجود دارند که دارای درجات مختلف زیادی از سرمایه در گردش میباشند که مطابق ماهیت کسب و کار، سیاست و اصول شرکت میباشد که ممکن است در طی زمان متغیر بوده و با شرکتهای دیگری به کار مشغولند، متفاوت باشند. به عنوان مثال، میزان یک ریال افزایش در درآمد سبب افزایش بیشتر مطالبات و حسابهای دریافتی شرکتی میگردد که دارای سیاست فروش نسیه میباشد. از این رو، تأثیر تغییرات در درآمد بر اقلام تعهدی، نه تنها منطبق و متکیبر میزان تغییر درآمد میباشد، بلکه منطبقبر نسبت و میزان سرمایه در گردش نیز میباشد. یک بررسی مشابه در اقلام تعهدی غیرجاری، صورت یافته است. هزینه استهلاک یک شرکت، نه تنها منطبقبر میزان داراییهای تحت تملک آن میباشد، بلکه متکیبر میزان میانگین استهلاک آنها نیز
میباشد. نحوه محاسبه استهلاک در شرکتهای مختلف به یک شکل نبوده به همین دلیل شرکتها نرخها و روشهای مختلف از میان روشهای مجاز را جهت محاسبه استهلاک داراییها به کار میگیرند اما اساساً هزینه استهلاک متکیبر ترکیب داراییها آن مرحله عمر مفید آن میباشد. محققان تجربی از مدل جونز در جهت محاسبه تأثیرات این گونه ملاحظات استفاده نمودهاند که با استفاده از تحلیل سریهای زمانی شرکت و یا تحلیل مقاطع کوتاهمدت یک صنعت صورت میگیرد. روش سریهای زمانی، با تحلیل زمانی کوتاهمدت برای دستیابی دادهها مواجه میباشد و اختلاف زمانی را در نسبت و میزان اقلام تعهدی، رد مینماید.
روش مقطع کوتاهمدت- از سویی دیگر- اختلافات اساسی میان شرکتهایی که دارای صنایع یکسان هستند، رد مینماید. جیانمینگ از طریق ایجاد سه متغیر برای محاسبه تأثیر اختلاف در شرکت و اختلاف درون شرکتی در مانده سرمایه در گردش ابتدای دوره غیرعادی، نسبت سرمایه در گردش و نرخ استهلاک، از مدل جونز، سخن به میان میآورد. این روش اجازه میدهد تا این مدل بتواند اختلافات سیستماتیک را در اقلام تعهدی، هم در شرکتهای مختلف و همدورههای زمانی مختلف، بهتر تصرف و دستیابی نماید. برای بررسی تأثیر این ارزیابیها، از مقایسه جامعی برای اقلام تعهدی غیرمنتظره ایجاد شده توسط مدل مفروض و مدلهای موجود، استفاده نموده است. ابتدا، به این نتیجه دست یافته است که مدل ارائهشده دارای قابلی
ت پیشبینی خارج از نمونه و بالاتر بوده و قابل مقایسه با مدلهای موجود اقلام تعهدی، میباشد. دوم- با استفاده از چندین مدل، اظهار داشته است که اقلام تعهدی غیرمنتظره ایجاد شده از مدل فرضی، دارای قدرت بالاتر و بهتری در آزمون مدیریت سود، میباشد. در سرانجام، بیان داشته است که اقلام تعهدی غیرمنتظره در مدل پیشنهادی ارتباط منفیتری با قابلیت دستیابی بهتر به میانگین نسبت به اقلام تعهدی ایجاد شده از طریق مدل جونز چیا درآمد آینده، مرتبط میباشد. همانند یک شاخص، توانایی مدلهای مختلف را در پیشبینی نمونههای خارج از محدوده، مقایسه نموده است. زمانی که پیشبینی اقلام
تعهدی، به طور ویژهای مورد استفاده مستقیم قرار نمیگیرد، عدم توانایی پیشبینی خارج از نمونه، بیانگر شکست یک مدل در راستای پیشرفت و دستیابی به قدرت محرکه اقتصادی اقلام تعهدی میباشد. مدل فرضی بیانگر بهبود و پیشرفت عمدهای در جایگزینی پیشبینی خارج از نمونه، میباشد. در سالهای 1997- 2007 مدل جونز و مدل تعدیلشده جونز به طور جداگانه به تخمین هر صنعت و ترکیب هر سال پرداخت که نمونه خارج از محدوده 38% و 49% نشان میدهد. مدل پیشنهادی، بر طبق برگشت هزینه در مقطع کوتاهمدت، تخمین زده شده و نمونه خارج از محدوده را برای R2، 17% نشان میدهد. این اختلاف در مدل تعدیل شده جونز، که از رشد درآمد نقدی به جای رشد درآمد، استفاده میکند، مشابه بوده و توانایی بهتر این مدل را در پیشبینی نمونه خارج از محدوده را دارا میباشد. اقلام تعهدی غیرمنتظره در مدل پیشنهادی نشانگر واریانس و اختلاف کمتری بوده و بنابراین، دارای قدرت بیشتری در آزمون مدیریت سود میباشد. برای تشریح سودمندی و تأثیر اقلام تعهدی غیرمنتظره از طریق مدل پیشنهادی در آزمون مدیریت سود، جیانمینگ چندین نمونه مختلف را ارائه کرده است.
اول با استفاده از روش نمونه تصادفی طبقهبندی شده نشان داده است که اقلام تعهدی غیرمنتظره در مدل پیشنهادی کمتر از موارد مربوط به مدل جونز دارای اشتباه کمتر و اعتبار بیشتری و مفهوم اشتباه در آزمون مدیریت سود، میباشد. در آزمون دوم، به مقایسه اقلام تعهدی غیرمنتظره شرکت با درآمد مثبت و یا صفر و شرکتهایی با درآمد منفی پرداخته و نشان داده است که اقلام تعهدی غیرمنتظره در مدل پیشنهادی نشانگر قدرت بیشتری در آزمون مدیریت سود، میباشد. در آزمون سوم، به مقایسه اقلام تعهدی غیرمنتظره شرکتهایی با ارائه سهام فصلی و یا بدون آن پرداخته که نتایج حاصله بیانگر آن است که اقلام تعهدی غیرمنتظره در مدل پیشنهادی، دارای انحراف کمتر و قدرت بیشتری بوده که منجر به ایجاد نتایج مهم و عمدهای میگردد. در اعتبارسازی مدل پیشنهادی، به مقایسه کارآیی اقلام تعهدی غیرمنتظره در مدلهای مختلف و پیچیدگیهای آنها در پیشبینی درآمد، پرداخته است. در پایان جیانمینگ به این نتیجه دست یافت که مدل پیشنهادی ایشان دارای قابلیت بهتر در آزمون مدیریت سود میباشد.
2-6-2 خلاصهای از بررسیهای مربوط به مدلهای موجود اقلام تعهدی:
در این بخش، خلاصهای از مدلهای موجود اقلام تعهدی را ارائه میگردد. این مدلها در دو مقوله، سازماندهی میشوند:
1. مدلهایی که کاملاً منطبق بر الگوهای سری زمانی اقلام تعهدی میباشند:
1. 1. مدل گروه تصادفی؛
1. 2. مدل میانگین برگشت اقلام تعهدی.
2. مدلهایی که شامل متغیرهای افزوده میگردند.
2. 1. مدل جونز:
2-6-1 مدلهای اقلام تعهدی:
به دلیل نقش مؤثر و محوری مدلهای تعهدی در آزمون مدیریت سود تلاشهای تحقیقی زیادی جهت مقایسه و هدایت مدلهای جدید، به کار گرفته شده است. در طول یک دوره مدل جونز و متغیرهایش به طور جامعی در مقالات ادبی مورد استفاده قرار گرفت. محققان تجربی در دوره توانایی این مدل در تأمین برآوردهای صحیح از اقلام تعهدی اختیاری تحقیق و بررسی مینمودند در ادامه مدل مشابه دیگری در این حوزهها ارائه گردید. واینست و لایزر(2001)- به مانند نظر هیلی (1996) مشکل اصلی ماهیت مدلها را
عدم توانایی آنها در شناخت و انجام و کسب و کار میدانند. مدل تمدیلشده از نظر کوتاری، لئون و ویسلی (2005) منجر به پیشرفت موضوعی به سوی هدایت مسئله مورد نظر هیلی میگردد. جیانمینگ در تحقیقات دیگری که برخی از مشخصات اصلی شرکتها، ارزیابی صورتهای مالی و اقلام تعهدی استوار میباشد پرداخته است.
تحقیقاتی که نشان انجام دادند حول موارد ذیل متمرکز میباشد:
1- تشخیص از سرمایه در گردش ابتدای دوره غیرعادی؛
2- نسبت سرمایه در گردش؛
3- عمر مفید داراییهای بلندمدت شرکت.
این عوامل به تنهایی برای شرکتهایی که دارای صنعت مشابهی هستند یکسان نمیباشد. بلکه آنها اغلب در یک شرکت متنوع و مختلف میباشد. شناخت و آگاهی از تأثیرات این عوامل بر اقلام تعهدی به ما اجازه میدهد تا اقلام تعهدی مورد انتظار و غیرمنتظره را بهتر ارزیابی نماییم و به ترتیب ما را قادر میسازد تا فعالیتهای غیرمنتظره را که در یک شرکت در حال انجام است، تشخیص دهیم این عوامل را میتوان از نظر آماری و با مدل اقلام تعهدی، در مدلهای دچو، کوتاری پیگیری نمود.
ارزیابی اول شامل سرمایه در گردش غیرنقدی و غیرعادی میباشد. این امر واضح است که اقلام تعهدی، قابل برگشت میباشند. به هر حال از نظر تجربی، اقلام تعهدی معوق در مدل مؤثر باعث بهبود این مدل نمیگردد. تحققات جیانمینگ نشان میدهد که برگشت اقلام تعهدی و فوق منطبقبر مانده سرمایه در گردش غیرنقدی و غیرعادی ابتدای دوره، باشد. براساس این بحث و بررسی، این گونه فرض نموده است که اقلام تعهدی، به طور معکوسی با انحراف سرمایه در گردش غیرنقدی از سطح عادی و تاریخی آنها، مرتبط میباشد.
ارزیابی دوم، نسبت سرمایه در گردش غیرنقدی میباشد که به صورت نسبت سرمایه در گردش غیرنقدی با فروش، سرمایه و دارایی، ارزیابی میگردد. انواع مختلفی از داد و ستد و تجارت وجود دارند که دارای درجات مختلف زیادی از سرمایه در گردش میباشند که مطابق ماهیت کسب و کار، سیاست و اصول شرکت میباشد که ممکن است در طی زمان متغیر بوده و با شرکتهای دیگری به کار مشغولند، متفاوت باشند. به عنوان مثال، میزان یک ریال افزایش در درآمد سبب افزایش بیشتر مطالبات و حسابهای دریافتی شرکتی میگردد که دارای سیاست فروش نسیه میباشد. از این رو، تأثیر تغییرات در درآمد بر اقلام تعهدی، نه تنها منطبق و متکیبر میزان تغییر درآمد میباشد، بلکه منطبقبر نسبت و میزان سرمایه در گردش نیز میباشد. یک بررسی مشابه در اقلام تعهدی غیرجاری، صورت یافته است. هزینه استهلاک یک شرکت، نه تنها منطبقبر میزان داراییهای تحت تملک آن میباشد، بلکه متکیبر میزان میانگین استهلاک آنها نیز
میباشد. نحوه محاسبه استهلاک در شرکتهای مختلف به یک شکل نبوده به همین دلیل شرکتها نرخها و روشهای مختلف از میان روشهای مجاز را جهت محاسبه استهلاک داراییها به کار میگیرند اما اساساً هزینه استهلاک متکیبر ترکیب داراییها آن مرحله عمر مفید آن میباشد. محققان تجربی از مدل جونز در جهت محاسبه تأثیرات این گونه ملاحظات استفاده نمودهاند که با استفاده از تحلیل سریهای زمانی شرکت و یا تحلیل مقاطع کوتاهمدت یک صنعت صورت میگیرد. روش سریهای زمانی، با تحلیل زمانی کوتاهمدت برای دستیابی دادهها مواجه میباشد و اختلاف زمانی را در نسبت و میزان اقلام تعهدی، رد مینماید.
روش مقطع کوتاهمدت- از سویی دیگر- اختلافات اساسی میان شرکتهایی که دارای صنایع یکسان هستند، رد مینماید. جیانمینگ از طریق ایجاد سه متغیر برای محاسبه تأثیر اختلاف در شرکت و اختلاف درون شرکتی در مانده سرمایه در گردش ابتدای دوره غیرعادی، نسبت سرمایه در گردش و نرخ استهلاک، از مدل جونز، سخن به میان میآورد. این روش اجازه میدهد تا این مدل بتواند اختلافات سیستماتیک را در اقلام تعهدی، هم در شرکتهای مختلف و همدورههای زمانی مختلف، بهتر تصرف و دستیابی نماید. برای بررسی تأثیر این ارزیابیها، از مقایسه جامعی برای اقلام تعهدی غیرمنتظره ایجاد شده توسط مدل مفروض و مدلهای موجود، استفاده نموده است. ابتدا، به این نتیجه دست یافته است که مدل ارائهشده دارای قابلی
ت پیشبینی خارج از نمونه و بالاتر بوده و قابل مقایسه با مدلهای موجود اقلام تعهدی، میباشد. دوم- با استفاده از چندین مدل، اظهار داشته است که اقلام تعهدی غیرمنتظره ایجاد شده از مدل فرضی، دارای قدرت بالاتر و بهتری در آزمون مدیریت سود، میباشد. در سرانجام، بیان داشته است که اقلام تعهدی غیرمنتظره در مدل پیشنهادی ارتباط منفیتری با قابلیت دستیابی بهتر به میانگین نسبت به اقلام تعهدی ایجاد شده از طریق مدل جونز چیا درآمد آینده، مرتبط میباشد. همانند یک شاخص، توانایی مدلهای مختلف را در پیشبینی نمونههای خارج از محدوده، مقایسه نموده است. زمانی که پیشبینی اقلام
تعهدی، به طور ویژهای مورد استفاده مستقیم قرار نمیگیرد، عدم توانایی پیشبینی خارج از نمونه، بیانگر شکست یک مدل در راستای پیشرفت و دستیابی به قدرت محرکه اقتصادی اقلام تعهدی میباشد. مدل فرضی بیانگر بهبود و پیشرفت عمدهای در جایگزینی پیشبینی خارج از نمونه، میباشد. در سالهای 1997- 2007 مدل جونز و مدل تعدیلشده جونز به طور جداگانه به تخمین هر صنعت و ترکیب هر سال پرداخت که نمونه خارج از محدوده 38% و 49% نشان میدهد. مدل پیشنهادی، بر طبق برگشت هزینه در مقطع کوتاهمدت، تخمین زده شده و نمونه خارج از محدوده را برای R2، 17% نشان میدهد. این اختلاف در مدل تعدیل شده جونز، که از رشد درآمد نقدی به جای رشد درآمد، استفاده میکند، مشابه بوده و توانایی بهتر این مدل را در پیشبینی نمونه خارج از محدوده را دارا میباشد. اقلام تعهدی غیرمنتظره در مدل پیشنهادی نشانگر واریانس و اختلاف کمتری بوده و بنابراین، دارای قدرت بیشتری در آزمون مدیریت سود میباشد. برای تشریح سودمندی و تأثیر اقلام تعهدی غیرمنتظره از طریق مدل پیشنهادی در آزمون مدیریت سود، جیانمینگ چندین نمونه مختلف را ارائه کرده است.
اول با استفاده از روش نمونه تصادفی طبقهبندی شده نشان داده است که اقلام تعهدی غیرمنتظره در مدل پیشنهادی کمتر از موارد مربوط به مدل جونز دارای اشتباه کمتر و اعتبار بیشتری و مفهوم اشتباه در آزمون مدیریت سود، میباشد. در آزمون دوم، به مقایسه اقلام تعهدی غیرمنتظره شرکت با درآمد مثبت و یا صفر و شرکتهایی با درآمد منفی پرداخته و نشان داده است که اقلام تعهدی غیرمنتظره در مدل پیشنهادی نشانگر قدرت بیشتری در آزمون مدیریت سود، میباشد. در آزمون سوم، به مقایسه اقلام تعهدی غیرمنتظره شرکتهایی با ارائه سهام فصلی و یا بدون آن پرداخته که نتایج حاصله بیانگر آن است که اقلام تعهدی غیرمنتظره در مدل پیشنهادی، دارای انحراف کمتر و قدرت بیشتری بوده که منجر به ایجاد نتایج مهم و عمدهای میگردد. در اعتبارسازی مدل پیشنهادی، به مقایسه کارآیی اقلام تعهدی غیرمنتظره در مدلهای مختلف و پیچیدگیهای آنها در پیشبینی درآمد، پرداخته است. در پایان جیانمینگ به این نتیجه دست یافت که مدل پیشنهادی ایشان دارای قابلیت بهتر در آزمون مدیریت سود میباشد.
2-6-2 خلاصهای از بررسیهای مربوط به مدلهای موجود اقلام تعهدی:
در این بخش، خلاصهای از مدلهای موجود اقلام تعهدی را ارائه میگردد. این مدلها در دو مقوله، سازماندهی میشوند:
1. مدلهایی که کاملاً منطبق بر الگوهای سری زمانی اقلام تعهدی میباشند:
1. 1. مدل گروه تصادفی؛
1. 2. مدل میانگین برگشت اقلام تعهدی.
2. مدلهایی که شامل متغیرهای افزوده میگردند.
2. 1. مدل جونز: