تحقیق درباره البرز مرکزی و فراوانی سن

5-4- محیط تکتونوماگمایی سنگهای منطقه
5-4-1- مقدمه
Widget not in any sidebars
تحولات ژئوشیمیایی و پتروژنتیکی سنگهای آذرین، در یک مسیر تکوینی، معلول فرایندها و سازوکارهای متعدد و پیچیدهای است. فرایندهای مربوط به تشکیل ماگما در منابع گوشتهای، صعود ماگمای بازالتی به ترازهای بالاتر در پوسته و تحول ژئوشیمیایی آنها در این مسیر شامل آلودگی پوستهای و احیاناً اختلاط ماگمایی و یا تبلور در آشیانههای بالاتر و تحولات بعدی آنها در حین فرآیندهای دگرگونی و دگر ریختی، از اهداف مهم تحقیقات پتروژنتیکی محسوب میشود، لذا شناخت پتروژنز و محیط تکنوماگمایی سنگهای آذرین هر منطقه در حقیقت باز سازی تاریخچهی حیات سنگهای آذرین است.
تاکنون تقسیمبندی گوناگونی در مورد گرانیتها صورت گرفته است که براساس محیط تکتونیکی آنها استوار بوده یا براساس منشأ آنها پایدار است. در این قسمت از مهمترین تقسیمبندیها استفاده شده است.
5- 4- 2- تقسیم بندی ژنتیکی گرانیتوئیدها
به خاطر ارتباط نزدیکی که بین طبقه بندیهای کانی شناسی و شمیایی عناصر کمیاب سنگهای گرانیتوئیدی وجود دارد، بسیاری از دانشمندان سعی کردند که مشخصات شیمیایی عناصر اصلی و حتی کمیاب را مستقیماً به خاستگاه تکتونیکی یا ژنتیکی آنها ربط دهند. باتخلر و بودن (1985) ارتباط بین ترکیبات اصلی سنگهای گرانیتوئیدی و خاستگاه تکتونیکی شان را کشف نمودند و نموداری براساس تابعی از Si-Ti-Fe-Na-K در مقابل تابعی از Al-Mg-Ca ارائه نمودند خلاصه این که، گرانیتوئیدها را میتوان براساس مواد پوسته ای که از ان مشتق میشوند، به صورت زیر دسته بندی نمود:
الف)گرانیتوئیدهای نوع I این نوع از گرانیتوئیدها از دوب سنگهای اذرین، اغلب از ذوب سنگهای زیرپوسته یا رسوبات نابالغ که از سنگهای آذرین مشتق شده اند، به وجود میآیند. در این نوع گرانیتوئیدها، بالا و درجه اکسیداسیون بالا میباشند.
کانیهای شاخص آنها، هورنبلند، بیوتیتهای سبز، قهوه ای یا کاهی رنگ (بیوتیت و هورنبلند معمولاً دارای انلکلوزیونهای آپاتیت میباشند)، تیتانیت، گاهی آلانیت و منیتیت و بعضی اوقات ایلمنیت میباشد.
ب) گرانیتوئیدهای نوع S: این نوع از گرانیتوئیدها از مواد رسوبی هوازده مشتق میشوند. دارای بالا، کم (به خاطر هوازدگی)،Al بالا، درجه اکسیداسیون پایین ( به خاطر وجود C,S در رسوبات هوازده) میباشند.
کانیهای شاخص آنها،بیوتیت قهوه ایرنگ، فاقد هورنبلند، مونازیت به جای آلانیت و تیتانیت، مسکویت، احتمالاً دارای کردیریت، گارنت، ایلمنیت و بدون منیتیت میباشند. آپاتیت به صورت بلورهای مجزا تشکیل میشود. این پرآلومینیومها همچنین ممکن است همراه با سیلیمانیت یا اندالوزیت و شاید همراه با زینولیتهای پلیتی، همچنین همراه با توپاز( نشان دهنده فعالیت سیال غنی از F) و تورمالین باشند.
ج)گرانیتوئیدهای نوعA: این نوع از گرانیتوئیدها دارای بالا، غنی از Zr و Ca، Al ناچیز و بالا میباشند. در ابتدا این سنگها را براساس غیرکوهزایی بودن، نامگذاری نمودند و پیدایش انها را در مناطق ریفت و نواحی قاره ای پایدار ذکر نمودند، اما اکنون ثابت شده که آنها گسترش بیشتری دارند( نه به اندازه نوعI,S).
از نظر کانی شناسی، این سنگها را میتوان از طریق میکای غنی از آهن، آمفیبولها و پیروکسنها و در شکلهای پرآلکالن، به وسیله آمفیبولهای آلکالی(ریبکیت ، آرفدزونیت و غیره) تشخیص داد. در هم رشدی گرانوفیری، فلوئورین و فراوانی کانیهای حامل زیرکن ازویژگیهای معمول این نوع از گرانیتوئیدها میباشد.
تشکیل این سنگها، اغلب به ذوب نواحی گرانولیتی که از وب بخش قبلی تهیه ده اند، یا به تقریق اولیه ماگمال بازالتی آلکالی، نسبت داده میشوند. تشخیص منشاء F موضوع مهمی است که در تعیین منشا این نوع گرانیتوئیدها به کار میرود.
د)گرانیتوئیدهای نوع M: این گرانیتوئیدها قسمی از گرانیتوئیدهای نوعI هستند که فقط در قوسهای اقیانوسی یافت میشوند. این سنگها از گوشته، به صورت غیرمستقیم از ذوب بخشی پوسته افیانوسی فرورو و به صورت مستقیم از توسعه تبلوی تفریقی بازالت، مشتق میشوند.
کانیهای شاخص این گرانیتوئیدها،هورنبلند، بیوتیت، پیروکسن، زینولیتهای بازیک آذرین و فلدسپات پتاسیم میباشد.
به طور کلی گرانیتوئیدهای نوع S را میتوان از طریق زینولیتهای پلیتی، زیرکنهای گرد شده که آثار دیرگدازی رسوبات مادر را نشان میدهند، تشخیص داد. گرانیتوئیدهای نوع M,I دارای گرایزن و پگماتیتهای غنی از توپاز، تورمالین، میکای لیتم دار و کانیهای قلع و تنگستن میباشند. گرانیتوئیدها از طریق کلریتی شدن بیوتیت و هورنبلند، و سریستی شدن و دگرسانی فلدسپاتها به کاینهای رسی تغیثیر میباند کردیریت در گرانیتوئیدهای نوع Sاغلب به پینیتهای دانه ریز تبدیل میشود و یا به وسیله لختههای درشت مسکویت جایگزین میگردد. (فتاحی مجلج 1376)
(Whalen et al,1978) نمودارهایی را ارائه کردند (شکل 5- 13). که براساس آنها گرانیتوئیدهای نوع A را از انواع M, S, I جدا میکند. براساس این نمودارها گرانیتوئیدهای منطقه هر چند پراکندگی زیادی نشان میدهند اما بیشتر در محدودهی A قرار میگیرند. مجموع دلایل زیر خصوصیات گرانیتوئیدهای جنوب کلاردشت را از نوع A تقویت میکند. ترکیب شیمیای در محدودهی گرانیتها، کوارتز آلکالی سینیت، عدم وجود انکلاو، پرتیت فراوان، هی
پرسولوس بودن، و متا آلومین بودن، غنی شدگی از Rb, Sr و K.
نتیجهگیری
منطقهی کلاردشت در دامنههای شمالی رشته کوههای البرز، جنوب شرقی سلسله ارتفاعات علم کوه و تخت سلیمان، و جنوب دریاچهی خزر قرار دارد و ازدیدگاه واحدهای رسوبی- ساختاری ایران در قسمت شمالی زون البرز مرکزی زون آتشفشانی ترسیر- کواترنر واقع شده است. سازندهای موجود در منطقه، از قدیم به جدید شامل سازندهای کهر، سلطانیه، مبارک، درو، الیکا، روته، شمشک، لار، چالوس و دگرگونی بریر میباشد. جهت بررسی متالوژنی این منطقه بررسیهای صحرایی، سنگ شناسی پتروگرافی و ژئوشیمیایی گسترده ای انجام گرفت که نتایج آن بشرح زیر میباشد:
مجموعههایی از سیستمهای راندگیها و گسلهای معکوس اغلب بزرگ زاویه در منطقهدیده میشوند که مهمترین آنها به ترتیب از شمال به جنوب عبارتند از: خزر، معکوس بزرگ زاویهی مرزن آباد، مرزن آباد، سما- مجلار، مکارود- دلیر میباشند.
از واحدهای اصلی گسترهی مورد مطالعه گرانیتها و مونزوگرانیتهای کلاردشت میباشند، که به گرانیت اکاپل نیز معروف است. درکنتاکت این گرانیتها با سازندهای آهکی آلتراسیونهای شدیدی رخ داده و مجموعهی وسیع اسکارنی شکل گرفته است. در حرکات کوهزایی شدید ترشیاری و کواترنر سنگهای گسترهی مورد مطالعه و حاشیهی آن بیشتر دچار گسلش شده اند تا چین خوردگی، به همین دلیل گسلهای متعدد و فراوانی سنگهای گرانیتی و سازندهای رسوبی اطراف آن را قطع نمودهاند. وجود این گسلهای جوان، سبب ایجاد تزریقات متعددی شده است که به نوبهی خود زون اسکارنی و حتی گرانیتها و مونزوگرانیتهای تودهی نفوذی کلاردشت را تحت تأثیر قرار داده است و انواع آلتراسیونها را در مقیاسهای متفاوت ایجاد کرده است و بدین ترتیب کانسارها و پتانسیلهای فلزی و غیرفلزی متعددی را از نظر زمین شناسی ایجاد کرده است.
معادن موجود درمنطقه کلاردشت شامل معدن مرمریت سبز دره سایدیم، معدن چینی خاکستری و سفید دره مجل،معدن چینی سفید بریر، معدن گرانیت صورتی دیوچال، معدن گرانیت خاکستری اکاپل میباشند.
سنگهای مورد مطالعه در منطقه به سه گروه 1- سنگهای آذرین درونی، 2- سنگهای آذرین خروجی، 3- سنگهای دگرگونی قابل تقسیم میباشند.